مثل دوچرخه سواری، که در یک آن یاد می گیری چی کار کنی و از اون به بعد، تا آخر عمرت بلدی، ول کردن یه عشق بیخودی هم در یک ثانیه اتفاق میفته. یک ثانیه ای که تو تصمیم بگیری که اونو نمی خوای؛ که اصلا عاشقش نمی خوای باشی. در لحظه ای که مطمئن باشی اون به درد تو نمی خوره، این اتفاق میفته.
یک لحظه است. تو یه روز صبح بیدار می شی، و می بینی که دیشب خواب راحتی رفتی و الانم که صبحه، حالت خوبه. از خودت می پرسی: اگه غم عشق نتونست نصفه شبی، منو بی خواب کنه و توی خواب ناراحت نبودم؛ و الانم که بیدار شدم ناراحت نیستم، پس لابد عشق مهمی نبوده. حالا که اینطوره، می ذارمش کنار.
تموم میشه در تو.
بعدش، هنوزم هر از گاهی، ممکنه دلتنگ بشی، اما ته دلت قرصه که نمی خوایش
بازم از اینکه برای به دست آوردنت تلاشی نکرده، یه کوچولو ناراحت می شی، اما زودگذره.
درباره این سایت