امروز به خاطر آشفته بازار، نتونستم بعد از اتمام شیفت صبح کار، برم خونه. در عوض رفتم کتاب فروشی.
خدا رو شکر، کتابفروشیش طوریه که اگه بشینی کتابو همونجا بخونی و در نهایت نخریش هم کاری به کارت ندارن. محیط آرومی هم داره. میز فسقلی چوبی و دو تا صندلی هم هست.
ازش خواستم "مفهوم ها و ابزارهای تفکر نقادانه" رو بم بده. اما نداشتن. جلدای دیگه ی این مجموعه رو داشت اما این (که جلد اول و پیش نیازه) رو نداشت.
بهش گفتم: برای کسی که هیچی از تفکر صحیح نمی دونه چه کتابی معرفی می کنین که در عین حال، ساده و روان و خوندنی هم باشه مثل قصه؟
کتاب "هنر شفاف اندیشیدن" رو بهم معرفی کرد که عادل فردوسی پور ترجمه اش کرده بود.
یادم افتاد تو خونه هم اینو داریم. نشستم همونجا و دست به کارِ خوندنش شدم.
به نظر داستان گونه میومد اما یه جورایی هم سخت بود برام.
یه جاییش نوشته بود که اگه یه رابطه ای داری که خوشایند نیست، فقط به این خاطر که مدتی در اون رابطه، وقت و انرژی صرف کردی، توش نمون؛ چون، این دلیل خوبی نیست.
(البته من پارافریز کردم.)
هم ,رو ,همونجا ,تفکر ,اگه ,خونه ,که اگه ,هم اینو ,خونه هم ,اینو داریم ,داریم نشستم
درباره این سایت